آخرین مطالب
امکانات وب
در زیر عکس معروفی که یک پیرمرد چانه شهید رجایی را گرفته است، ما از قول آن پیرمرد نوشته بودیم : من از تو حمایت می کنم ، ولی از تو می خواهم که بروی و اسلام را پیاده کنی . این تنها پوستر انتخاب ریاست جمهوری او بود .طرح و متن این پوستر ازمن بود . من دیدم ،اگر این متن را از زبان آن پیرمرد بیاورم ، خیلی گیرایی دارد. ولی ایشان با متن مخالفت کرد و گفت این دروغ است . چون این پیرمرد در این دیدار چیز دیگری به من گفت و مطلبش این نبود . هرچه ما اصرار زیاد به گفتیم :این ،یک کار تبلیغی است. ایشان گفت : نه ،چاپ این عکس ، به تنهایی و بدون متن کافی است.
برگرفته از کتاب سیره شهید رجایی
+ نوشته شده در جمعه نوزده وبلاگ شهید امین امانی...
سخنانی آموزنده از علی علیه السلام
1-امانت را بپردازید گرچه به کشنده فرزندان پیغمبران
2-مزد و پاداش جهاد گر در راه خدا بیشتر نیست از مزد و پاداش شخصی که قدرت انجام گناه را یافته ، اما پاکدامنی می ورزد ، و انسان عفیف و پاک دامن نزدیک است که فرشته ای از فرشتگان الهی گردد.
3-هنگامی که عقل و خرد به کمال رسد، سخن کم شود.
+ نوشته شده در سه شنبه ششم مهر ۱۳۹۵ساعت 21:42 توسط بسیجی |
وبلاگ شهید امین امانی...سخنانی آموزنده از رسول گرامی اسلام(ص)
1-آیا کسی را که فردای قیامت ، آتش بر او حرام است به شما معرفی نکنم ؟
گفتند : آری ، ای پیامبر خدا !
فرمود : کسی که متین ، خونگرم ، نرم خو و آسان گیر باشد.
2-نزد خداوند سخنی پذیرفته نمی شود ، مگر آن که همراه با عمل باشد، و سخن و عملی پذیرفته نمی شود ، مکر آن که همراه با نیت خالص باشد ، و سخن و عمل و نیتی پذیرفته نمی شود مگر مطابق سنت باشد.
3-من در روز قیامت شفیع چهار گروه هستم :
اول : یاری دهنده اهل بیتم
دوم : برآورنده حاجات اهل بیتم هنگام اظطرار و ناچاری
سوم : دوستدار اهل بیتم با قلب و زبان
چهارم : دفاع کننده از اهل بیتم با دست وعمل .
+ نوشته شده در یکشنب وبلاگ شهید امین امانی...
1-گشاده رویی در چهره ی مومن برای او ، بهشت را سبب می شود.
2-هر که عبادت خالصش را به سوی خدا فرا فرستد ، خداوند متعال بهترین مصلحش را به سوی او فرو می فرستد.
3-خداوند نماز را جهت دوری شما از کبر و خود پسندی مقرر فرمود.
+ نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۵ساعت 3:3 توسط بسیجی |
وبلاگ شهید امین امانی...پای گنجشک
این هم یک داستانی برگرفته از یک سرگذشت واقعی و بسیار شگفت و آموزنده است.
راننده کامیون که در بین سرما ، یک پایش یخ زده بود برای معالجه نزد دکتر رفت . دکترگفت : چاره ای نیست باید پایت را قطع کنم .
راننده پس از مکثی کوتاه از حرف دکتر خنده اش گرفت . دکتر گفت چرا می خندی؟
راننده گفت: وقتی پنج –شش ساله بودم ، دنبال یک گنجشک دویدم . گنجشک به حفره ای که در دیوار حیاط بود پناه برد . من دستم را داخل حفره کردم و گنجشک را گرفتم . هنگام بیرون آوردن آن ، یک پایش از بدنش جدا شد . در همین موقع مادرم فریاد زد : وای پای بچه ام قطع شد!
من که می خندیدم ، گفتم مادر پای من که قطع نشده ، پای این گنجشک بو وبلاگ شهید امین امانی...
سخنانی آموزنده از حضرت امام حسن مجتبی (ع)
1-شستن دست ها پیش از غذا ، فقر را ازبین می برد و بعد از غذا ، غم و اندوه را می زداید.
2-کسی که قبل از سلام کردن سخن بگویید جوابش را ندهید.
3-مکارم و فضایل اخلاق ده چیز است :
1-راستگویی
2-کردار درست در وقت سختی و گرفتاری
3-بخشش به سائل
4-خوش خلقی
5-جبران کردن خوبی ها
6-پیوند با خوشاوندان
7-حمایت از همسایگان
8-حق شناسی درباره دوست و رفیق
9-میهمان نوازی
10-و در راس همه این ها شرم و حیا است.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۵ساعت 16:2 توسط بسیجی | وبلاگ شهید امین امانی...
حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیه دختر گرامی پیامبر اکرم (ص) و خدیجه کبری چهارمین دختر پیامبر (ص) است . برخی القاب مبارک آن حضرت عبارتند از زهرا ، صدیقه ، طاهره ، مبارکه ، زکیه ، راضیه ، مرضیه ، محدثه و بتول .
ولادت با سعادت آن حضرت در بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت در مکه ی مکرمه بوده است .
پرورش حضرت زهرا (س) در کنار پدر بزرگوارش ، رسول خدا و در خانه ی نبوت بود . خانه ای که محل نزول وحی و آیات نورانی قران کریم است . آن سالها در سراسر عربستان و همه جهان این تنها خانه ای بود که ندای پرطنین الله اکبر از آن برمی خاست .
آن حضرت همچنان که زندگی مشترک با حضرت امیر (ع) اسوه بود در اطاعت پروردگار ن وبلاگ شهید امین امانی...
بنده خدا
در هوای سرد و برفی زمستان ،کودکی با پاهای برهنه و لباس کهنه روی برف ها ایستاده بود و در الی که از سرما می لرزید ، صورتش را به شیشه مغازه ای چسبانده بود و به ویترین مغازه نگاه می کرد .او با نگاه و چشمان حسرتبارش به خدا التماس می کرد. خانمی که قصد ورود به مغازه را داشت ، کمی مکث کرد و نگاهی به به پسرک که محو تماشا بود انداخت و رفت داخل فروشگاه . چند دقیقه بعد ، پسرک را به داخل فراخواند و در حالی که یک جفت کفش و یک دست لباس نو در دستانش بود آنها را به پسرک داد تا بپوشد و گفت : پسرم ! مواظب خودت باش .
کودک پرسید: ببخشید شما خدا هستید؟
خانم لبخندی زد و پاسخ داد : نه !
من فقط یکی از بنده ه وبلاگ شهید امین امانی...
آرشیو مطالب
- شهريور 1395
- مهر 1395
- آذر 1395
- اسفند 1396
- مرداد 1396
- شهريور 1396
- آبان 1396
- دی 1397
- ارديبهشت 1397
- دی 1398
- اسفند 1398
- خرداد 1398
- مهر 1398
- فروردين 1399
- شهريور 1399
- بهمن 1400
- دی 1401
- بهمن 1401
- اسفند 1401
- ارديبهشت 1401
- خرداد 1401
- تير 1401
- شهريور 1401
- آبان 1401
- آذر 1401
- دی 1402
- بهمن 1402
- اسفند 1402
- فروردين 1402
- مرداد 1402
- شهريور 1402
- مهر 1402
- آبان 1402
- آذر 1402
- فروردين 1403
- ارديبهشت 1403